سهلگیری والدین
خانوادههایی که سهلگیر و بیاعتنایند نمیتوانند از فرزندان خود حمایت کنند. والدین در این خانوادهها فرزندان را به حال خود رها میکنند از این رو فرزندان چندان به اجرای قوانین و آداب و رسوم اجتماعی پایبند نیستند و هر کاری بخواهند، میتوانند انجام دهند؛ در چنین خانوادههایی، به تعداد افراد خانواده، حتی در مسائل جزئی و روزمره مانند غذا خوردن نظر وجود دارد و خانواده ناگزیر دچار هرج و مرج و تزلزل میشود؛ زیرا هر کس به منافع خود توجه دارد، نه به منافع عمومی خانواده و همین تزلزل، باعث بیقیدی کودکان میشود، به گونهای که آنان احساس مسئولیت در برابر زندگی را از دست میدهند. در نتیجه، این کودکان توانایی زندگی اجتماعی را ندارند و با ورود به جامعه با مشکلات اخلاقی و اجتماعی روبهرو میشوند.
رابطهی سهلگیرانه از دیدگاه اسلام
میانهروی یکی از اساسیترین مبانی رفتار انسانی در روابط خانوادگی است. این اصل در تمامی زمینهها و همچنین در زمینهی برنامههای خانوادگی نیز میتواند مناسب باشد. بر این اساس، افراط و تفریط در آزادی و سختگیری و وضع قوانین و مقررات نامناسب، نامطلوب به شمار میآید. و نیز محبتهای بیحساب و نابجای والدین نتایج شومی دارد و در تمام دوران زندگی مایهی تیرهروزی و بدبختی فرزندان میشود. حضرت امام سجاد علیهالسّلام هنگامی که دید، نوجوانی به هنگام حرکت به پدرش تکیه کرده است، خشم و نارضایتی خود را از چنین رفتاری ـ که بیانگر از خود راضی بودن و اتکای بیش از حد نوجوان به پدر بود ـ آشکار کرد. {محمدتقی فلسفی، گفتار فلسفی کودک، ج 2، ص 267.} در این نمونه، شاید رفتار پدر با کودک، بسیار سهلگیرانه بوده و او بیتوجه به آداب و رسوم اجتماعی بزرگ شده است. یکی از آثار نامطلوب زیادهروی در محبّت در هم شکستن اعتماد به نفس و حسّ استقلال کودک میباشد.
سختگیری والدین
بدون تردید بخشی از بدبختیهای اجتماعی و آلودگیهای اخلاقی جوانان از محیط خانواده سرچشمه گرفته و معلول تربیتهای نادرست دوران کودکی است در برخی از خانوادهها والدین خواهان اجرای بیچون و چرای دستورهای خود هستند و لزومی برای ارائه دلیل نمیبینند. پدر تصمیمگیرنده و تعیینکنندهی وظایف دیگر اعضای خانواده است و آنچه مطابق میل اوست، باید اجرا شود.
قوانینی که این والدین بر فرزندان خود تحمیل میکنند، به سن کودک بستگی دارد. برای نمونه، سختگیری در مورد سر و صدا، پاکیزگی، بازی با اسباببازی، اطاعت، چگونگی لباس پوشیدن و ...، مربوط به سالهای پیش از مدرسه است و توقع رفتارهای عاقلانه، عملکرد خوب در مدرسه، درست غذا خوردن و ...، از مسائلی است که والدین سختگیر در دوران دبستان از فرزندان خود انتظار دارند.
آثار سختگیری والدین
فرزندان اینگونه خانوادهها کمتر به خود متکیاند، خلاقیت کمی دارند و کنجکاو نیستند. نمیتوانند به آسانی استقلال و آزادی خود را کسب کنند و از نظر عاطفی ضعیف هستند.
هافمن {Hafman.} از تحقیقی چنین نتیجه میگیرد: کودکانی که در خانواده سختگیر بزرگ میشوند، معمولاً مطیع و فرمانبردارند، ولی در اکثر موارد رفتار آنها توأم با پرخاشگری است. این کودکان احساس ناامنی میکنند و از خود استقلال کافی ندارند. آنها در بین همبازیهای خود محبوبیت زیادی را به دست نمیآورند. برای حقوق دیگران احترام قائل نمیشوند و در برابر انتقاد بزرگترها بیتفاوتند و از ثبات عاطفی کمی برخوردار هستند و سرانجام این که گرایش بیشتری به انحرافات اخلاقی از خود نشان میدهند. {حسن احدی و شکوه السادات بنی جمالی، روانشناسی رشد، ص 70.}
رفتارهای سختگیرانه والدین نسبت به پسران در درازمدت نتایج منفی بیشتری بر جای میگذارد. عملکرد تحصیلی و فکری آنها ضعیف است و در روابط آنان با همسالانشان، حس ابتکار، رهبری و اتکای به نفس دیده نمیشود. این کودکان از پذیرفتن مسئولیت خودداری میکنند و به طور کلی به بزرگسالان بدبینند. اینان در سنین نوجوانی، بیشتر اوقات خود را با همسالان، به ولگردی و پرسه زدن در خیابانها میگذارنند. {روانشناسی رشد(2)، ص 874.}
اسلام و سختگیری والدین
پیشوایان اسلام، الگوی رفتاری همراه با سختگیری و اعمال قدرت را نادرست دانستهاند. امیرمؤمنان علی علیهالسّلام دربارهی شیوهی صحیح تربیت و رفتار با فرزندان میفرماید:
انسان به حکم اینکه انسان است و دارای شعور و اندیشه است، از طریق پند و اندرز و ادب شایسته تربیت میشود، نه از طریق زورگویی و تنبیه بدنی.
علی علیهالسّلام در جای دیگر میفرماید:
لا تَقسِروا أولادَکُم عَلی آدابِکُم، فَاِنَّهُم مَخلوقُون لزمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛ {ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 267.}
آداب و رسوم خود را بر فرزندان به زور تحمیل نکنید؛ زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شدهاند.
والدین باید فرزندان خود را از محبّت سیراب نمایند تا آنان به هر آشنا و بیگانهای روی نیاورند و جذب افراد فاسد نشوند.
والدین توانمند
در چنین خانوادهای، والدین کانون خانواده را محلی امن و پناهگاهی مستحکم برای فرزندان قرار داده و فرزندان راههای مبارزه با مشکلات و راه حل آنها را فرا میگیرند.
از ویژگیهای این خانواده، انضباط همراه با رفتار خودمختارانه است. والدین هرگاه کودک را از چیزی منع کنند یا از وی انتظاری ویژه داشته باشند، برای او مسئله را به خوبی تبیین میکنند و دلیل آن را ارائه میدهند. والدین بیش از حد توان و ظرفیت فرزندانشان از آنها توقع و انتظار نداشته و در حد تلاش آنها از آنان قدردانی میکنند.
در تصمیمگیریها و تقسیم درآمدها، رفت و آمدها، روش زندگی و دیگر مسائل، بر اساس مشورت و پیروی از مبنای عقلی و مصلحتاندیشی رفتار میکنند.
این نوع رابطه با فرزندان، نزدیکترین روش به دستورهای تربیتی اسلام است. علی ع میفرماید: «اَکرِمُوا اَولادَکُم، اَحسنوا آدابَکُم؛ {وسائل الشیعه، ج 15، ص 195.} فرزندانتان را گرامی بدارید و رفتار خود را با آنان نیکو کنید».
این حدیث، افزون بر شخصیت دادن به فرزندان و لزوم الگودهی شایسته به آنان، بر رفتار درست با آنها نیز تأکید کرده است.
پیامبر اکرم صلَّی الله علیه و آله فرمود:
خداوند بیامرزد والدینی را که بر تربیت صحیح، فرزندشان را یاری دهند. (راوی پرسید: چگونه او را بر نیکی یاری دهند؟ حضرت فرمود:) والدین هر چه را فرزندشان به اندازهی توانایی خویش انجام میدهد، بپذیرند و آنچه را انجام دادنش بر وی سنگین و تحملناپذیر است، از او نخواهند و او را به گناه و گردنکشی وادار نکنند. {فروع کافی، ج 6، ص 50.سهلگیری والدی
خانوادههایی که سهلگیر و بیاعتنایند نمیتوانند از فرزندان خود حمایت کنند. والدین در این خانوادهها فرزندان را به حال خود رها میکنند از این رو فرزندان چندان به اجرای قوانین و آداب و رسوم اجتماعی پایبند نیستند و هر کاری بخواهند، میتوانند انجام دهند؛ در چنین خانوادههایی، به تعداد افراد خانواده، حتی در مسائل جزئی و روزمره مانند غذا خوردن نظر وجود دارد و خانواده ناگزیر دچار هرج و مرج و تزلزل میشود؛ زیرا هر کس به منافع خود توجه دارد، نه به منافع عمومی خانواده و همین تزلزل، باعث بیقیدی کودکان میشود، به گونهای که آنان احساس مسئولیت در برابر زندگی را از دست میدهند. در نتیجه، این کودکان توانایی زندگی اجتماعی را ندارند و با ورود به جامعه با مشکلات اخلاقی و اجتماعی روبهرو میشوند.
رابطهی سهلگیرانه از دیدگاه اسلام
میانهروی یکی از اساسیترین مبانی رفتار انسانی در روابط خانوادگی است. این اصل در تمامی زمینهها و همچنین در زمینهی برنامههای خانوادگی نیز میتواند مناسب باشد. بر این اساس، افراط و تفریط در آزادی و سختگیری و وضع قوانین و مقررات نامناسب، نامطلوب به شمار میآید. و نیز محبتهای بیحساب و نابجای والدین نتایج شومی دارد و در تمام دوران زندگی مایهی تیرهروزی و بدبختی فرزندان میشود. حضرت امام سجاد علیهالسّلام هنگامی که دید، نوجوانی به هنگام حرکت به پدرش تکیه کرده است، خشم و نارضایتی خود را از چنین رفتاری ـ که بیانگر از خود راضی بودن و اتکای بیش از حد نوجوان به پدر بود ـ آشکار کرد. {محمدتقی فلسفی، گفتار فلسفی کودک، ج 2، ص 267.} در این نمونه، شاید رفتار پدر با کودک، بسیار سهلگیرانه بوده و او بیتوجه به آداب و رسوم اجتماعی بزرگ شده است. یکی از آثار نامطلوب زیادهروی در محبّت در هم شکستن اعتماد به نفس و حسّ استقلال کودک میباشد.
سختگیری والدین
بدون تردید بخشی از بدبختیهای اجتماعی و آلودگیهای اخلاقی جوانان از محیط خانواده سرچشمه گرفته و معلول تربیتهای نادرست دوران کودکی است در برخی از خانوادهها والدین خواهان اجرای بیچون و چرای دستورهای خود هستند و لزومی برای ارائه دلیل نمیبینند. پدر تصمیمگیرنده و تعیینکنندهی وظایف دیگر اعضای خانواده است و آنچه مطابق میل اوست، باید اجرا شود.
قوانینی که این والدین بر فرزندان خود تحمیل میکنند، به سن کودک بستگی دارد. برای نمونه، سختگیری در مورد سر و صدا، پاکیزگی، بازی با اسباببازی، اطاعت، چگونگی لباس پوشیدن و ...، مربوط به سالهای پیش از مدرسه است و توقع رفتارهای عاقلانه، عملکرد خوب در مدرسه، درست غذا خوردن و ...، از مسائلی است که والدین سختگیر در دوران دبستان از فرزندان خود انتظار دارند.
آثار سختگیری والدین
فرزندان اینگونه خانوادهها کمتر به خود متکیاند، خلاقیت کمی دارند و کنجکاو نیستند. نمیتوانند به آسانی استقلال و آزادی خود را کسب کنند و از نظر عاطفی ضعیف هستند.
هافمن {Hafman.} از تحقیقی چنین نتیجه میگیرد: کودکانی که در خانواده سختگیر بزرگ میشوند، معمولاً مطیع و فرمانبردارند، ولی در اکثر موارد رفتار آنها توأم با پرخاشگری است. این کودکان احساس ناامنی میکنند و از خود استقلال کافی ندارند. آنها در بین همبازیهای خود محبوبیت زیادی را به دست نمیآورند. برای حقوق دیگران احترام قائل نمیشوند و در برابر انتقاد بزرگترها بیتفاوتند و از ثبات عاطفی کمی برخوردار هستند و سرانجام این که گرایش بیشتری به انحرافات اخلاقی از خود نشان میدهند. {حسن احدی و شکوه السادات بنی جمالی، روانشناسی رشد، ص 70.}
رفتارهای سختگیرانه والدین نسبت به پسران در درازمدت نتایج منفی بیشتری بر جای میگذارد. عملکرد تحصیلی و فکری آنها ضعیف است و در روابط آنان با همسالانشان، حس ابتکار، رهبری و اتکای به نفس دیده نمیشود. این کودکان از پذیرفتن مسئولیت خودداری میکنند و به طور کلی به بزرگسالان بدبینند. اینان در سنین نوجوانی، بیشتر اوقات خود را با همسالان، به ولگردی و پرسه زدن در خیابانها میگذارنند. {روانشناسی رشد(2)، ص 874.}
اسلام و سختگیری والدین
پیشوایان اسلام، الگوی رفتاری همراه با سختگیری و اعمال قدرت را نادرست دانستهاند. امیرمؤمنان علی علیهالسّلام دربارهی شیوهی صحیح تربیت و رفتار با فرزندان میفرماید:
انسان به حکم اینکه انسان است و دارای شعور و اندیشه است، از طریق پند و اندرز و ادب شایسته تربیت میشود، نه از طریق زورگویی و تنبیه بدنی.
علی علیهالسّلام در جای دیگر میفرماید:
لا تَقسِروا أولادَکُم عَلی آدابِکُم، فَاِنَّهُم مَخلوقُون لزمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛ {ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 267.}
آداب و رسوم خود را بر فرزندان به زور تحمیل نکنید؛ زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شدهاند.
والدین باید فرزندان خود را از محبّت سیراب نمایند تا آنان به هر آشنا و بیگانهای روی نیاورند و جذب افراد فاسد نشوند.
والدین توانمند
در چنین خانوادهای، والدین کانون خانواده را محلی امن و پناهگاهی مستحکم برای فرزندان قرار داده و فرزندان راههای مبارزه با مشکلات و راه حل آنها را فرا میگیرند.
از ویژگیهای این خانواده، انضباط همراه با رفتار خودمختارانه است. والدین هرگاه کودک را از چیزی منع کنند یا از وی انتظاری ویژه داشته باشند، برای او مسئله را به خوبی تبیین میکنند و دلیل آن را ارائه میدهند. والدین بیش از حد توان و ظرفیت فرزندانشان از آنها توقع و انتظار نداشته و در حد تلاش آنها از آنان قدردانی میکنند.
در تصمیمگیریها و تقسیم درآمدها، رفت و آمدها، روش زندگی و دیگر مسائل، بر اساس مشورت و پیروی از مبنای عقلی و مصلحتاندیشی رفتار میکنند.
این نوع رابطه با فرزندان، نزدیکترین روش به دستورهای تربیتی اسلام است. علی ع میفرماید: «اَکرِمُوا اَولادَکُم، اَحسنوا آدابَکُم؛ {وسائل الشیعه، ج 15، ص 195.} فرزندانتان را گرامی بدارید و رفتار خود را با آنان نیکو کنید».
این حدیث، افزون بر شخصیت دادن به فرزندان و لزوم الگودهی شایسته به آنان، بر رفتار درست با آنها نیز تأکید کرده است.
پیامبر اکرم صلَّی الله علیه و آله فرمود:
خداوند بیامرزد والدینی را که بر تربیت صحیح، فرزندشان را یاری دهند. (راوی پرسید: چگونه او را بر نیکی یاری دهند؟ حضرت فرمود:) والدین هر چه را فرزندشان به اندازهی توانایی خویش انجام میدهد، بپذیرند و آنچه را انجام دادنش بر وی سنگین و تحملناپذیر است، از او نخواهند و او را به گناه و گردنکشی وادار نکنند. {فروع کافی، ج 6، ص 50.